سفارش تبلیغ
صبا ویژن

...به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد...
 
قالب وبلاگ

به باغ همسفران

صدا کن مرا!

صدای تو خوب است.

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید.

 در ابعاد این عصر خاموش?

من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم.

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمی‌کرد.

و خاصیت عشق این است...

کسی نیست?

بیا زندگی را بدزدیم،

آن وقت؛

میان دو دیدار قسمت کنیم...

بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم.

بیا زودتر چیزها را ببینیم.

ببین عقربک های فواره در صفحه ساعت حوض زمان را به گردی بدل می‌کنند.

بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام،

بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را...

در این کوچه‌هایی که تاریک هستند،

من از حاصل ضرب تردید و کبریت می‌ترسم!

من از سطح سیمانی قرن می ترسم!

بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است...

مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات!

اگر کاشف معدن صبح آمد،

صدا کن مرا!

و من در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو،

بیدار خواهم شد...

 ضیافت اندیشه

 


[ یکشنبه 91/5/8 ] [ 4:39 عصر ] [ آقای سیب زمینی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 1470